۱۳۹۴ بهمن ۲۵, یکشنبه

شرکت سهامی و شعار وزارت ! /محمد آمین فروتن



پیوسته به گذشته بخش نود ونهم:
میگویند شخصی که دریک مهمانی از دوران طفولیت اش سخن میگفت : درجائی یاد آوری  کرد و گفت که وقتی بچه بودم همه فامیل می‌گفتند «تو، به ما رفتی» ولی حالا هیچ یکی از اعضای خانواده   حاضر نیستند مسئولیت حرفی را  که زده بودند به عهده بگیرند!
رفتار خشونت بار ومزورانه پاکستان این دیوانه ء زنجیری قرن حاضر  با زمامداران مافیائی افغان تائید عظیم بر این حقیقت است که نقشه راهی که برای تجزیه هند کبیر برای تأسیس کشوری بنام پاکستان طرح ریزی شده بود از بیش هر روز دیگر تنها در قلمرو جغرافیای مظلوم  افغانستان به ازمائیش گرفته می شود . زیراکاملأ بی معنی است که عده ای بنام صلح  می نشینند و محفل برپامیکنند وبرای صلح تعویذ مینویسند ، قبل از اینکه سرشت و هویت صلح حقیقی  را بدانند و چهار چوبهای آن را در فرآیند مشروعیت تحلیل و  معین سازند محفل و مجلس و کنفرانسی برای آن برپامیدارند . تصویر وجودیی صلح ، تعریف فلسفی و همچنین عینیت وی در تاریخ و جامعه همه مسائلی اند که قبل از رسیدن به آن باید به وجدان عمومی در جوامع جنگزده و تشنه ءصلح مبدل شده باشد . اما قبل ازاین که در این قلمرو بیشتر سخن بگوئیم بهتراست که عناوین و سرفصل های این بازی را بصورت فشرده مورد بحث قرار دهیم .
مدارک  و مستندات فرآیند صلح مسلحانه کدام اند  ؟

سخنان شفاف وبدون تعارُفِ محمد صدیق پتمن سابق معین وزارت معارف افغانستان ویکی از نامدارترین حامیان کمپائن انتخاباتی  محمد اشرف خان غنی رئیس حکومت وحدت ملی افغانستان که دریک میز گِرد تلویزیونی اشتراک نموده بود  مدارک و مستندات ائتلاف با سردار محمد اشرف خان غنی احمدزی  ودر مجموع بحیث یک قانونمندیی عام " سیأ " سی را اینگونه طرح ریزی کرد .
https://www.youtube.com/watch?v=gxfb5mp8UkU
عزیزان ! این آغا صدیق خان پتمن مسأله ترمنولوژیک سیاست درجامعه ما و جهان مترقی دیگر  را به "زعم خویش!!" از بیخ وبن حل وفصل میفرمائند ؛  زیرا وقتی از  زبان مبارک اش سیاست را یک معامله میخواند  و این معامله را نیز یک امر پذیرفته شده در جهان معاصر می پندارد نه تنها تکلیف خود را با معادله سیاست در حوزه قدرت تعیین میکند بلکه برای رهنمائی معنوی جوامع بشری بالاخص مردم فقیر وبینوای افغانستان نیز نقشه راه را ترسیم میفرمائند . چنانچه این نوع نوابغ تاریخ بشری را جواهرلعل نهرو یکی ازناموران بزرگ تاریخ نیم قاره هند دراثرمعروف اش« نگاهی به تاریخ جهان»  در یکی از نامه های که  برای دختر اش اندراگاندهی راجع به  داستان زندگی هیوئن تسانگ که  از بزرگترین رجال تاریخی حوزه حقوق هند بشمار می آمد و از مسافرتها به سرتاسر هند سفر نامه ای نوشت و در آن حکایت مرد مغروری را چنین به تصویر کشیده است :  این حکایت در باره مردی است که از جنوب هند به « گرنا سوارنا » آمده بود آن شهـــــر در حـــــدود شهر جدیــــد  « بهاگالپور» درولایت «بیهار» قرار داشت
...این مرد اطراف کمرش را با صفحات مسین می بست و یک مشعل فروزان هم روی سرش حمل میکرد و یک چوب دستی بلنددر دست میگرفت با حالت غرور آمیزو قدمهای سنگین راه می رفت و با این لباس شگفت انگیز در همه جا می گشت ، هرگاه دلیل این رفتار غریب و عجیبی از وی می پرسید ، می گفت دانش و علم او به اندازهای هست که اگر دور بدنش را به سیم های آهنین نه بندد ممکن است شکمش بترکد ، وچون دایمأ دلش به حال مردم جاهلی که در اطراف او در تیره گی و جهل و نادانی به سرمیبرند می سوزد همیشه یک مشعل فروزان روی سرخود حمل میکند . (۲)             حکایت آن مرد مغروری که حکایت آنرا مطالعه فرمودید درست با اظهارات حضرت "مَد" صدیق خان پتمن که از رفقای نیمه راه و فریبکار"سیأ "سی  گلایه و شکوه می کند مطابقت دارد ما وشاید هم دیگرروشنفکران  نه به دلیل اینکه چرا از رفیق نیمه راه اش که در پروژه استخباراتی به عنوان یک مهره مطلوب برای بــــرخی ازسازمان های جاســـوسی ُمغِرض دهن به شکایت وشکوه  گـــــشوده است ، نه هر گزنه ! بلکه به دودلیل مهم وعمده دیگری وی را بایـــد متـــهم ساخت . نخست وی خود را متعلق به نسلی از روشنفکریی میداند که در متون جاویدان مذهبی  وارثان انبیأ خوانده شده و وی نتوانیسته توده های عظیمی از مردم ستمدیده را در دشوار ترین و در عین حال خونین ترین لحظاتی از  تاریخ و تعیین سرنوشت شان  یاری رساند . با دریغ وتأسف نه تنها این جماعتی که برمسند روشنفکری در تاریخ جوامع جنگ زده و استبداد نشسته اند رسالت اصلی این کتله شکوهمند تاریخ که نجات انسان درد دیده در تاریخ است به انجام نرساندند بلکه در میدان وسیعی  از مبارزه ملت ها در برابر استعمار و استبداد به درجه داران و سربازان مافیای تبدیل گشتند و جای پرسش و نهایت تعجب آنجاست که امروز آنها را فریبکار ، دروغگو و .......می خوانند ، و فراموش کرده اند که دیروز ودر مرحله ای از تاریخ کشور ما حاکمان امروزی جامعه را فرشته های نجات می خواندند .
https://www.youtube.com/watch?v=DPkJb7x7vy8
شاید چنین روشنفکران وآذناب شان که به نرخ روز نان می خورند نه میدانند وقتی مردم وتوده های عظیمی از جامعه را نه در گذشتهء دور که شاید ملتها به هردلیلی فراموش کرده باشند که در راه نجات از ظلم چه نسخه های می می پیچاندند و چگونه در چشم مردم بینوای افغانستان  خاک می پاشیدند و تعویذ می نوشتند.!؟ درصداقت سخنان و تحلیل های کنونی شان که بیشتر آنها بربیان شیوه مسخ حقیقتی می چرخد و حتی توده های"عوام کالانعام "ازبسیاری حقائق پشت صحنه آگاهی دارند شک می کنند . اما با کمال ادب باید اعتراف کرد که براستی هم نخستین باردرتاریخ معاصرمَد صدیق خان پتمن ترمنولوژیی عهد قدیم بویژه درحوزه سیاست را بدون هرگونه تعارف وابهام تغییر داد وآنرا " سیأ " ست نامید یعنی یک معامله صاف وپاک برقاعده معروف " نصف لی و نصف لک " دلیل دیگری که مشروعیت اظهارات آخیرمَد صدیق خان پتمن وسردارانورالحق خان احدی ودیگرشرکای ستاد انتخاباتی شرکت سهامی "غنی گروپ"رازیرســـوال می برند این است که با تأسف فــــروان  "شرکت سهامی غنی اینډ سنز" اموال و امتعه ای را که محصول فرهنگ و تمدن تاریخی  در امردولت سازی میراث فرد فردی ازشهروندان این کشور  اعم از پشتون ، تاجیک ، هزاره ، هندو ، شیعه ، سنی ،  این کشور محسوب میشوند میان خود تَرَکه و تقسیم کرده اند ، که این نوع معامله ننگین  راکه در ترمنولوژیی عهد قدیم  "خیانت ملی" می نامیدند و حق این بود که شرکای " شرکت سهامی غنی اینډ سنز " به شمول سران شرکت موسوم به " دولت وحدت ملی افغانستان " هریک اشرف خان غنی و شهزاده عبدالله  به انجام اینگونه معامله گری ها و باساس اظهارات وگواهی  نه شخصیت های معمولی و از سر بازارجامعه ما  بلکه به شهادت و اعترافات بلند رتبه ترین و عمود اصلی این شرکت در یک محکمه عادلانه باید مورد پرسش قرار می گرفتند . طبیعی است که هویت  این گونه معامله با بسیاری از معادلات مروج  دالری در بازار انطباق کامل دارند ، به هر حال هرچه باشد پیداست که در اینجا و در دنیای معاصر انگیزه و عامل اکثرفعل و انفعالا ت زر و زوراند که  بحیث فاکتوراصلی در بازار مکاره "سیأ "سی مورد تبادله قرار میگیرد  . ..و انگهی از گفتار و قرائن چنین بر می آید که در کشوری بنام افغانستان مؤلفه های موسوم به صداقت ، وطن دوستــی ،معنویت وحــرمت بـــه  انسان  از دیر بدینسو به حیث مکروب های کُشنده وویروس های ویرانگری شناخته شده اند که فقط میتوان در لابلای کتب قدیم آنرا دریافت .
۲ : کتاب نگاهی به تاریخ جهان اثری از جواهر لعل نهرو ترجمه محمود تفضلی

هیچ نظری موجود نیست: