نوشتۀ: انجنیرمحمدنذیرتنویر،هالند
تذکر:
دوسال قبل، گرگان «بره پوش»، بر جاده های پاریس صف کشیدند تا همبستگی شان را با هفته نامه چارلی به نمایش کشانند. هفته نامه ی که به پیامبر دو میلیارد مسلمان، متواتر اهانت روا می داشت و مسلمان نما ها نیز از آن تعبیر آزادی بیان می داشتند.
این همبستگی که زیر عنوان «من چارلی هستم» شکل یافت و تمام گرگ صفتان در آن اشتراک نموده و اشک تمساح ریختند.
بنده نوشته ی ادبی را زیر عنوان «من چارلی نِه ام» تهیه داشتم تا برای طاغوتیان گوشزد نمایم که این صف آرایی شان ضمن آنکه روحیه ی مؤمنان را تضعیف نخواهد توانست، بلکه آنرا بالا نیز خواهد برد.
من «چارلی» نِه ام!
من منافق نِه ام!
من انسان ام، انسان!
من یکی از دو میلیارد انسانی ام که از توهین پیامبرش، مستمر در شکنجه ام؛
من فلسطینِ ربوده شده ام!
من سوریه ای در خون خفته ام!
من عراق ای «پارچه پارچه» ام!
من یمنی بی امن ام!
من سومالی از یاد رفته ام!
من سودانی دو قسمت شده ام!
من مصری بدون «مرسی» ام!
من افریقای، مرض کشت شده ام!
بلی! افریقایکه در انقراض نسل اش است؛
فقرش را نماد «کمک های بشری» رنگ داده اند؛
و سرقت «ارگان های بدنش» را، نماد نجات حیات انسان هایش!
پس بدان که من «چارلی»نِه ام!
من افغانِ در خون خفته ام؛
که از خونم، رفع تشنگی ندارند!
من «دشت لیلی»، نماد «دموکراسی» ام!
من «قلعه ای جنگی»، نماد «حقوق اسیران» ام!
من «زندان بگرام»، نماد «مطبوعات آزاد» ام!
من «پلچرخی» ام!
من «گوانتانامو» ام!
من «ابو غریب» ام!
نمی دانم چه را زودتر گویم؟
آخر من هم یک انسانم!!!
یک مسلمانم!
چرا حق نفس کشیدن ندارم؟
چونکه می دانند، نفس ام چیست.
نفس ام چیست؟!!!
نفس ام محمد(ص)است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر