۱۳۹۵ اسفند ۸, یکشنبه

دموکراسی مافیائی با قرئت بنیادگرائی مذهبی !

        
 محمدآمین فروتن


آنچه را که باید از دوستان گرامی جدأ عذرخواهی کنم اینست که طبق عادت من بدون توجه به آنچه که قبلأ آغازیده ام هرگاه جنایت تازه ای بویژه آن بخشی از عملکردهای زشت و ناپسندیده  تمامی کسانی که دریک حوزه تمدنی و فرهنگی با ما زندگی میکنند به چشمم بخورند ناچار می شوم به آن می پردازم و آنچه را که مقدمه ئ از آن را قبلأ آغازیده ام به آئنده نامعلومی واگذار میسازم . روی همین رویه و سنت این بارنیز می خواهم مطلبی را که از دیر بدینسو مرا به شدتی که دربیان نه میگنجد بخود مشغول داشته است ویک لحظه هم از آن غافل نیستم با شما عزیزان درمیان گذارم و آنچه را که قبلأ آغازیده ام به آئنده موکول سازم هرچند درتمامی  نوشته های که از این قلم به نشر میرسد اشارتأ راه حل های نیز ارائیه نموده ام .
هیچکسی نه میداند که چرا کشورجنگزده افغانستان بـــاگذشت بیش ازیکـــنیم دهه عمــری پربرکتی که ازاستقرارنظــــام مقــــدس " جمهوری اسلامی افغانستان " !! میگذرد هنوزهم  هرچه زور میزنیم به جائی نه میرسیم . و کار به جائی رسیده که اگرهمه حامیان و شمشیرزنان افراطی و دوآتشه نظام ووضع موجود متحد شوند نه میتوانند درحوزه امنیت وعدالت از آن به دفاع پردازند . ونه تنها نه میتوانند از آن به دفاع برخیزند

بلکه بصورت روزافزون و غیر قابل تصور اهرم های اصلی قدرت مصنوعی اعم ازنهاد های وابسته با محمد اشرف خان غنی احمدزی  رئیس  حکومت وحدت ملی افغانستان که بیشتر محافظه کارو قشرهای سنتی جامعه را تشکیل میدهند
 همچنان نازآبادی های که در محوطه ارگ ودر سالون آرائیش موسوم به سپیداردر صف نشسته اند نه میتوانند وضعیت تاروتاریک کنونی را توجیه شرعی نمایند. ! آنچه درزمینه تشریح و تفسیر این وضعیت جامعه بسیار اساسی است این است که از همان آغاز یورش سربازان ائتلاف ضد تروریزم بر افغانستان عموم باشنده گان جغرافیای بنام افغانستان بویژه روشنفکران ملت ما را با تابلیت های مرگ آور مفتخواری معتاد ساختند ودر این میان  مفتخواری و بیکاری و ذلت را آرام ، آرام به فرهنگ حاکم مردم ما تبدیل میگردید . دریک جمع بندی باید گفت که داروغه های ارگ بجای ایفای نقش حاکمه قدرت به اپوزسیون " سیأ " سی تنزل نمودند و شب وروز بصورت مجهول ومجعول با زبان شرین  فحش که زبان کوچه و بازار اســـت  همدیـــگر را نشانه گـــرفـــتند . ومـــصداق عینـــی ضرب المـــثل مشهــوری میشونـــد که " دزد هم میگوید که دزد است وصاحب خانه هم "
          مذهب با قرئت مافیای درتوجیه دموکراسی مافیائی !
اسلام آنچنانــکه درقــانون اساسی افغـــانستان به کاررفته است ودرفـــصل ســوم آن وثــیقــــه یعــــنی « درافغانستان هيچ قانون نمي تواند مخالف معتقدات  و احكام دين مقدس اسلام باشد .»  درج میباشد یک مفهوم پارادُکسیال و مجهول است نخست اینکه این قانون نه تنها با اهرم های سنتی اقتدار در جامعه افغانی در تناقض قرار دارد بلکه قبل از آنکه در لویه جرگه قانون اساسی افغانستان یا همان مجمع سنتی بزرگان  به بحث گذشته شود در یک سیمیناری بنام Democracy and Islam in the New Constitution of Afghanistan از سوی مؤسسه رند RAND وابسته به وزارت دفاع ایلات متحده امریکا  بصورت یک مسوده ترتیب یافت . جالب آنجا و آنگاه بود که این قانون که بر مبنای تلفیق اسلام با دموکراسی بویژه مفهومی  بنام حقوق بشر برای کشور افغانستان از سوی دوسه تن از شرق  تبارهای امریکائی مانند خالد ابوالفضل شهروند کویتی امریکائی  Khaled Abou el Fadl  که بیش از چند سال بدینسودرایالات متحده امریکا اقامت دارد . سید امیرارجمندSaïd Amir Arjomand ، ناتان برون Nathan Brown با همراهی چند تن دیگربریاست خانم چارلی بنارد Cheryl Benard همسر زلمی خلیل زاد سفیر کبیر افغان تبارو مقتدر امریکا در افغانستان تدوین گردید .
از قول یکی از اعضای کمیسیون تسوید قانون اساسی افغانستان که به این قلم در کابل دیدار داشت و حکایت از چگونگی تسوید آن بیان میداشت می گفت که ما در تسوید قانون اساسی افغانستان چندان مشکلی نداشتیم زیرا با تدارک غذاهای لذیذ که جلسات تسوید مسوده قانون اساسی افغانستان  بیشتر  در هوتل پنج ستاره انتر کانتی ننتال کابل برگزار می گردید بر سر میز هریکی از اعضای کمیسیون تسوید قانون اساسی یادداشت های از قوانین اساسی کشورهای صنعتی و کشورهای روبه انکشاف اسلامی گذشته می شد و ما نیز بدون آنکه بدانیم مفرادات  این یادداشتها  چه مقداری با اعتقادات و باورهای مان مطابقت دارد در نشه ای از  غذا های لذیذ و تحفه های گوناگون به تصویب می رساندیم ......

هیچ نظری موجود نیست: