«پیروزیخونبرشمشیر» عنوانی کارتونی بود که بنده سه سال قبل از فرار قشون سرخ از سرزمین ما طرح نموده بودم و در آن مقطع زمانی توسط نشریه «الصبح» چاپ آلمان و نشریه «البدر» چاپ هالند نیز انعکاس یافته بود.
پیام این طرح، خبر از زوال ابرقدرت شرق در سرزمین مظلوم افغانستان می داد، که الله(ج)مسیر افتخارش را به مجاهدین راستین افغانستان رقم می زد تا آنکه در 26 دلو 1367 مطابق 15 فبروری 1989 به حقیقت پیوست.
بلی! مکتب خونخوار کمونیزم توانست که سرزمین ما را به ویرانه بیش مبدل سازد، و خون بیش از یک ونیم میلیون انسان بی دفاع را بریزد. اما از تسخیر آن چنان عاجز ماندند که استعمارگران کهن بریتانیا به آن مواجه شده بودند و ان شاءالله استعمارگران جدید کپیتالیزم نیز به آن مواجه خواهند گشتند!
اینجاست که مقوله ی «پیروزی خون بر شمشیر» به حقیقت می پیوندد، و شوروی «شکست ناپذیر»، به زباله دان تاریخ انداخته شده و از جغرافیای زمین محو می گردد!
بلی! محوی شوروی متوفی از جغرافیای زمین، تحول عمیق بر پوینده گان راه حق گذاشت و صفوف «حق و باطل» را بیشتر ازهم مشخص و مجزا می گرداند؛ تا جای یکه، حیا از چهره ای «وطنفروشان» دریده شده و با همان خصلت قبلی، زیر نام «روشنفکری» دوباره به صحنه آورده می شوند. دیگر این چهره ها در لفافه صحبت نکرده و وابستگی را عنصرحیاتی کشورهای «غریب و روبه انکشاف» دانسته و با التماس و زاری برتمدیدحضوراستعمارگراندراستیجشعبدهبازیپارلمان،اصرارمیورزند.
بلی! وابستگی دردیست بی درمان، و هیچ ملتی را در جهان سراغ نخواهیکرد که با چنین مرض، گامی در مسیر ترقی و رفاه گذاشته باشند!
این شعبده بازان، که در کشورهای مختلف با لباس های مختلف، به روی صحنه آورده می شوند، اصلاً بصیرت دو قطبی شدن جهان در مسیر «حق» و «باطل» را از دست داده اند. آنها سعی می ورزند که مشکلات کنونی جهان را در یک قطبی بودن، و یکتازی امریکا توجیه بدارند تا بدین شیوه بتوانند حالت کلاسیک قبلی «بلاک شرق» و «بلاک غرب» را دوباره اعاده سازند. و با این تکتیک،«بشریت آزاد» را از یوغ برده گی «یکی» بر یوغ برده گی «دیگری» پاس دهند و نگذارند تا لحظه ای به «خودباوری» هایشانبیندیشند و از نعمت «غیروابستگی» لذت برند.
بصیرتمندان راه حق، دیگر می دانند که طاغوتیان، طاغوت خواهند ماندند و تنها می توان با نیرو جهاد جلوی شان را سد کرد! وحشت شان، چه در بلاک شرق باشند و یا غرب، در محور «کفر» بوده وآنهاییکهبرمحور «حق»میتازند،ولیدرظاهرلباس «اسلام»برتنمیدارند،نیزجزایشانخواهد بودند!
بلی! اگر دیروز این فرزندان لینن، سرزمین افغانستان را به خاک و خون کشانیده بودند، امروز با همکاری بلاک غرب، سرزمین شام را چنین می کنند!
آنها غلط تصور کرده اند که گویا جغرافیای افغانستان و مردمان آن، مسبب شکست استعمار سرخ گردید. بلکه این عقیده و ایمان راسخ مردمان این خطه بود که فعلاً در سرزمین شام طلوع نموده است؛ و آن روز دور خواهد بود که روسیه نیز به سرنوشت پدر متوفی اش مواجه گردد!
ان شاء الله
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر