۱۳۹۴ خرداد ۳, یکشنبه

آيا اهل كتاب، اهل توحيد هستند؟ نقدى بر ادعاى فريد يونس/عبدالبصیر منیب


در اين اواخر البته با استفاده از آزادى بيان در غرب  يكتن از افغان هاى مقيم امريكا، بنام دكتور فريد يونس كه سند دكترا در رشته جامعه شناسى از كدام
دانشگاه امريكايى دارند، بعضى اوقات البته به گمان خود ايشان فتوا هاى را مطابق عصر حاضر در مسند "امام النسا" اعلام ميدارند و  ميخواهند كه اين فتاوىٰ مطابق به ميل و رغبت مردم بخصوص قشر اناث و روشنفكر در امريكا باشد.

اگرچه نميخواستم در مورد كافر و مشرك بودن اهل كتاب بحث داشته باشم و باعث ضياع وقت گرانبها شما شوم و آنهم با افكار و نظريات فريد يونس، چون سال ها قبل روى اين مسائل با علماى اسلامى در منطقه جناب ايشان بحث و تبادل نظر داشتند، مگر آقاى دكتور به گفته همان ضرب المثل عوام الناس " مركب ايشان فقط يك لنگ دارد" و  نظر خود را قبول، افكار و نظريات خود را به مثابه نظريات علامه سيد جمال الدين افغان، على شريعتى، علامه مودودى، سيد قطب، امام قرضاوى، امام غزالى و ديگر متفكرين معاصر شمرده و حتى به زحمات و تكاليف آنها در بيدارى جهان اسلام و تأليفات آنها تمسخر ميكند كه بدون شك هيچ انسان به استثناى پيامبران از سهو و خطا مبرا نيستند.
چنانچه قبلاً ياد آور شدم كه آقاى يونس در رشته جامعه شناسى دكترا دارند و در رشته علوم اسلامى كدام سند رسمى و تخصص اكادميك و تعليمات خصوصى ندارند و حتى رسم الخط عربى قرآن را درست تلاوت نميتوانند، چه رسد به صرف و نحو لسان عربى و ديگر مسائل اسلامى؛ جناب ايشان در اين اواخر در صفحه فيس بوك خويش مطلب را تحت عنوان : "راديكاليزم (تندگرائى) اسلامى در امريكا" كه از لسان انگليسى به درى ترجمه كردند و در ضمن پروگرام تلويزونى " داكتر يونس شو" گفتند كه شخصى سوال كردند : " كه عيسويان و يهوديان كافر و مشرك هستند؟"
فريد يونس به جواب اين شخص ميگويد:
" اهل كتاب هستند، يهوديت، عيسويت و اسلام از اديان توحيدى در جهان به شمار ميرود هر سه دين در جد با هم شريك هستند، يهوديان و عيسويان از نسل اسحق و حضرت محمد (ص) از نسل حضرت اسماعيل (ع) ميباشند"
نميخواهم پرحرفى از اين بيشتر كنم و روى اصل موضوع ميخواهم بحث را آغاز كنم و آنچه در دوران تحصيل از اساتيد بزرگوار و مطالعه خصوصى در علوم اسلامى آموخته ام، فقط با دلائل و آيات صريح از قرآن كريم با اين ادعا ايشان كه گويا اهل كتاب مشرك و كافر نيستند و دين آنها يكتاپرستى و توحيد ميباشد اشاره كنم.
بدون شك جد پيامبر يهودى ها، عيسوى ها و مسلمان ها حضرت ابراهيم (ع) بوده كه حضرت موسى (ع) از اولاد حضرت اسحق (ع)؛ حضرت عيسى (ع) و حضرت محمد (ص) از اولاد حضرت اسمعيل (ع) ميباشند كه سلسله نسب حضرت عيسى(ع) و حضرت محمد (ص) به حضرت اسماعيل (ع ) و ابراهيم (ع) ميرسد و از حضرت موسى (ع) به حضرت يعقوب (ع)،  اسحق (ع) و ابراهيم (ع) ميرسد.
از اينكه دين يهوديت، نصرانيت و اسلام بعد از حضرت ابراهيم بوده، ابراهيم (ع) و همه پيامبران موحد و يكتاپرست بودند و آنهاييكه موحد و يكتاپرست نبودند و براى پيامبر خود، خدا خطاب ميكردند، گمراه شدند و از دعوت پيامبران خود پيروى و اطاعت نكردند؛ پس الله متعال در مورد حضرت ابراهيم (ع) در قرآن ميفرماييد كه ايشان موحد و مسلمان بوده، يهودى و نصرانى نبودند.
{مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَٰكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}
ال عمران ٦٧
 ترجمه:
ابراهيم نه يهودى بود و نه نصرانى؛ بلكه موحدى خالص و مسلمان بود؛ و هرگز از مشركان نبود.

قبل از اينكه در مورد دلائل قرآنى چيزى بنويسم، لازم است تا بدانيم كه كلمه كفر و مشرك چه معنى و مفهوم دارد.
 كفر به معناى پنهان كردن، ناسپاس بودن و يا منكر بودن، پنهان كردن سخن حق و راست ميباشد.

در مورد كفر اهل كتاب خداوند متعال در چندين جا در قرآن كريم اشاره نموده كه فقط به چند مثال اكتفا نموده.

١- {إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَن يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَن يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا () أُولَٰئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا ۚ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُّهِينًا}()
(النسا ١٥٠ الى ١٥١)
ترجمه:
كسانى كه خدا و پيامبران او را انكار مى‏ كنند، و ميخواهند ميان خدا و پيامبرانش تبعيض قائل شوند، و مى‏ گويند: «به بعضى ايمان مى‏ آوريم، و بعضى را انكار مى كنيم‏» و ميخواهند در ميان اين دو، راهى براى خود انتخاب كنند. (150)
آنها كافران حقيقى ‏اند؛ و براى كافران، مجازات خواركننده ‏اى فراهم ساخته‏ايم. (151)

٢- {يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآَيَاتِ الله وَأَنْتُمْ تَشْهَدُونَ}
آل عمران ٧٠
ترجمه:
اى اهل كتاب! چرا به آيات خدا كافر مى‏ شويد، در حاليكه (به درستى آن) گواهى ميدهيد؟!

٣- {قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ شَهِيدٌ عَلَىٰ مَا تَعْمَلُونَ}
آل عمران ٩٨
ترجمه:
بگو: «اى اهل كتاب! چرا به آيات خدا كفر مى‏ ورزيد؟! و خدا گواه است بر اعمالى كه انجام ميدهيد!»

٤- وَمَن یَکْفُرْ بِالإِیمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ 
المائده  نمبر ٥
ترجمه:
و كسى كه انكار كند آنچه را بايد به آن ايمان بياورد، اعمال او تباه ميگردد؛ و در روز آخرت  از زيان كاران خواهد بود. (5)

واژه شرك در قرآن براى خداوند متعال به معناى شريك قايل شدن ميباشد و خداوند متعال در چندين جا فرموده است كه شرك گناه بزرگ است و همه گناه ها را به طلب استغفار و ندامت مغفرت كرده به استثناى شرك.
عيسوى ها، حضرت عيسى را پسر خدا خطاب دارند در حاليكه حضرت عيسى پيروان خود را به توحيد و يكتاپرستى دعوت داشتند، پس وقتيكه عيسوى ها، عيسى را پسر خدا گويند؛  پس چطور موحد و يكتاپرست شدند؟
يهودى ها كه پيروان حضرت موسى بودند نيز عزير را پسر خدا خطاب كردند، گوساله پرست شدند و به الله متعال شريك آوردند، در حاليكه حضرت موسى و همه پيامبران دعوت براى توحيد و يكتاپرستى داشتند، پس وقتيكه به خدا شريك آورند چطور موحد و يكتاپرست خطاب ميشوند؟
در مورد شرك  و كذب ايشان به آيات الهى زير مراجعه شود كه الله متعال فرموده است:  

١- « وَلَوْ أَشْرَکُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا کَانُواْ یَعْمَلُونَ»
أنعام ٨٨
ترجمه:
 و اگر آنها مشرك شوند، اعمال (نيكى) كه انجام داده‏اند، نابود مى‏ گردد (و نتيجه‏ اى از آن نمى‏گيرند). (88)

٢- {أُولَٰئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ۚ فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا هَٰؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ } ٨٩ انعام
ترجمه:
آنها كسانى هستند كه كتاب و حكم و نبوت به آنان داديم؛ و اگر (بفرض) نسبت به آن كفر ورزند، (آيين حق زمين نمى‏ماند؛ زيرا) كسان ديگرى را نگهبان  آن مى‏ سازيم كه نسبت به آن، كافر نيستند. (89)

٣- « وَالَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَلِقَاء الآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ »
أعراف ١٤٧
ترجمه:
و كسانى كه آيات، و ديدار آخرت را تكذيب (و انكار) كنند، اعمال شان نابود مى گردد.  (147)

در مورد اينكه يگانه دين بر حق اسلام است و وقتى قرآن نازل شد ديگر كتب آسمانى منسوخ گرديد خداوند متعال فرموده است:
 
١- {وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلاَمِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}
آل عمران ٨٥
ترجمه:
و هر كس جز اسلام (و تسليم در برابر فرمان حق،) آيينى براى خود انتخاب كند، از او پذيرفته نخواهد شد؛ و او در آخرت، از زيان كاران است.

٢- {إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللّهِ فَإِنَّ اللّهِ سَرِيعُ الْحِسَابِ }
آل عمران ١٩
ترجمه:
دين در نزد خدا، اسلام (و تسليم بودن در برابر حق) است. و كسانى كه كتاب آسمانى به آنان داده شد، اختلافى (در آن) ايجاد نكردند، مگر بعد از آگاهى و علم، آن هم به خاطر ظلم و ستم در ميان خود؛ و هر كس به آيات خدا كفر ورزد، (خدا به حساب او مى‏ رسد؛ زيرا) خداوند، سريع الحساب است.

هدف از دين اسلام،  توحيد و يكتاپرستى، تسليم شدن به أوامر الهى بوده بخاطريكه همه پيامبران موحد و يكتاپرست و تسليم به الله متعال بودند و پيروان شانرا به توحيد دعوت داشتند، چنانچه در قرآن كريم براى حضرت ابراهيم مسلمان خطاب شده و در آنوقت قرآن هنوز نازل نشده بود مگر او موحد و يكتاپرست بود. مثال هاى زيادى ديگر در اين مورد در قرآن كريم موجود بوده كه به همين اكتفا نموده و بس!
قابل ياد آوريست كه در مورد اهل توحيد و ايمان خداوند متعال در قرآن كريم فرموده است.

"آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ "

ترجمه:
{پيامبر، به آنچه از سوى پروردگارش بر او نازل شده، ايمان آورده است. (و او، به تمام سخنان خود، كاملاً مؤمن ميباشد.) و همه مؤمنان (نيز)، به خدا و فرشتگان او و كتابها و فرستادگانش، ايمان آورده‏ اند؛ (و ميگويند:) ما در ميان هيچ يك از پيامبران او، فرق نمى‏ گذاريم (و به همه ايمان داريم). و (مؤمنان) گفتند: «ما شنيديم و اطاعت كرديم. پروردگارا! (انتظار) آمرزش تو را (داريم)؛ و بازگشت (ما) به سوى توست.» البقره ٢٨٥}

در خاتمه بايد اضافه كرد كه فقط با چند برگه گل مختصر، از باغچه پيروان مكتب توحيد و يكتاپرستى،  در مورد ادعا فريد يونس مبنى بر اينكه اهل كتاب كافر و مشرك نيستند و اهل توحيد هستند. به جواب او با آيات قرآن اكتفا نموده و از احاديث نبوى نقل قول بر رد اين ادعا ايشان، دليل و برهان داريم و ضمناً أقوال علماى سلف و معاصر نيز موجود ميباشد، مگر به وقت و سطور بيشتر ضرورت خواهد بود، پس به همين آيات الهى اكتفا نموده از اينكه قرآن مرجع معتبر و اثر گذار بوده و اميد است كه قناعت ايشان و همفكران ايشان حاصل شده باشد و در آينده از همچو فتاوى كه شخص مفتى در آن رشته تخصص و تحصيل نداشته، بهتر است كه اجتناب ورزد بخاطريكه باعث گمراهى خود و ديگران در اجتماع نگردد.

مأخذ : ترجمه و متن عربى قرآن آنلاين

نويسنده:
عبدالبصير منيب

هیچ نظری موجود نیست: