۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۴, پنجشنبه

شخص و شخصيت متفاوت از زادگاه واحد با افكار و عملكرد متفاوت/ عبدالبصیر منیب



ضرب المثل مشهوريست كه اكثر اوقات سر زبان ها بوده " پنج انگشت برادر هستند ولى برابر نيستند" بدون شك چنين ضرب المثل ها تنها در كشور ما نه، بلكه
در تمام نقاط دنيا صدق ميكند، كه انسان ها به سطح خانواده، اجتماع، محل كار و ارگان سياسى داراى اخلاق، عملكرد، سليقه ها، دانش سياسى، فهم و با افكار متفاوت از يكديگر ميباشند.




در اين روز ها سر و صدا هاى شهزاده دوران انارشيزم، ظاهر قدير از طريق مطبوعات بيشتر شنيده ميشود و از اينكه در انتخابات سال گذشته در ولايت ننگرهار براى تيم اشرف غنى زحمات زيادى را متحمل شدند و همچنان فضل الهادى مسلميار براى تيم استاد سياف كمپاين داشتند و ناگفته نماند كه در زمان حاكميت حامد كرزى،  شهزاده قدير مورد حمايت حامد كرزى نبوده،  فعلاً  ظاهر قدير از موقف سياسى كه در پارلمان دارند، استفاده نموده و رقباى سياسى خود را در ننگرهار به نحوى ترور شخصيت مينمايد.
بعد از انتصاب و يا انتخاب اشرف غنى وى طى يك پلان مهندسى شده از طرف وكلاى پارلمان بعد از انتخابات به سمت معاون پارلمان انتصاب و يا انتخاب شد، در حاليكه چندان سوابق خوب سياسى و اجتماعى ندارد.

شايد تبصره ما در مورد ولايت علم پرور ننگرهار صدق نداشته باشد، مگر در گذشته شخصيت هاي دانشمندِ از ولايت ننگرهار چه در دوران شاهى و چه دوران جهاد عليه قشون سرخ نمايندگى ميكردند. از بزرگان در مورد شهيد موسى شفيق، وفى الله سميعى، عبدالرحمن پژواك، صباح الدين كشكى، داكتر صمد حامد، منهاج الدين گيځ، قيام الدين خادم و ديگران شنيده ام، مگر در مورد شخصيت آنها معلومات كافي نداشته و از اينكه در زمان صدرات شهيد موسى شفيق فقط طفل يك ماه بيش نبودم و هميشه از بزرگان در مورد ايشان شنيده ام كه وى يك شخصيت علمي و دانشمندِ بود،  با خود گفتم،  تفاوت و انتخاب را ببين از كجا تا به كجا!

انتخاب و يا انتصاب ظاهر قدير مرا به حيرت انداخت و يك مكث كوتاه كرده، كه در گذشته ها البته قبل از كودتا هفت ثور اكثريت از شخصيت هاي دانشمند و تحصيل كرده در قوه إجرائيه، قضائيه و مقننه از ولايت ننگرهار نمايندگى داشتند، مگر بعد از چهار دهه جنگ هرچه معكوس و وارونه شده.

در اينجا اگر به ترجمه و تفسير آيه " ٣٤ سورة النمل" توجه كنيم در مورد كشور ما بعد از كودتاى هفتم ثور خوبتر و بهتر صدق ميكند.

قال الله تعالى :
{ قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَكَذَلِكَ يَفْعَلُونَ }
ترجمه:
گفت "بلقيس" پادشاهان هنگاميكه وارد منطقه آبادى شوند آن را به فساد و تباهى ميكشند، و عزيزان آنجا را ذليل ميكنند؛ (بلى) كار آنان همين‏ گونه است! (34)
تقريباً چند ماه قبل خبرى از طريق مطبوعات پخش گرديد، مبني بر اينكه شوراي ملي براي سال جديد كارى هئيت اداري پارلمان را انتخاب نمودند و در انتخابات مذكور ظاهر قدير نماينده ولايت ننگرهار با اخذ ١١٨ راى موافق به حيث معاون اول ولسى جرگه انتخاب شد.
نميخواهم در مورد شكل ظاهرى و يا خواص فزيكي كدام شخص بحث داشته باشم و يا اينكه خدا نخواسته كسى را مورد توهين و استهزاء قرار دهم، مگر پرسش اين است؟ چطور نماينده هاى مردم به كسيكه از طرف څارنوالى متهم به فساد و قاچاق مواد مخدر باشد، تا هنوز دوسيه وي بى سرنوشت باشد و شخص لوى څارنوال خود متهم، ممنوع الخروج، مگر از كشور فرار كرده باشد؛ پس شوراى ملى چطور يك شخص متهم و فاقد سواد را به حيث معاون اول پارلمان انتخاب ميكنند. اگرچه در كشوريكه شخص اول مملكت دكتور و مغز متفكر جهان و شخص دوم مملكت فاقد سواد باشد بعيد به نظر نميرسد.
تصميم بر اين شد تا به كدام منبع موثق و معتبر سر زده تا معلومات كافى در مورد شهيد موسى شفيق دريافت كنم، اگرچه دور از انصاف و عدالت خواهد بود كه همچو يك شخصيت دانشمند و با كركتر را با شهزاده ننگرهار ظاهر قدير مقايسه نمود، مگر جهت معلومات هموطنان خواستم كه از منبع موثق و مهم جهان انترنت و تكنالوجى معاصر كه آنرا "امام گوگل" نامند استفاده كنم، تا مشاهده كنم  تفاوت و انتخاب را روى تكنالوجى معاصر از  زمين تا مريخ!
از فقيد موسى شفيق تا شهزاده ظاهر قدير، عجيب انتخابى؟ خواستم در مورد موسى شفيق و ظاهر قدير  به ويكيپديا سرِ بزنم كه چه تفاوتِ دارند. به صفحه معلوماتى ويكيپديا مراجعه كردم تا بدانم كه ايشان چه خصوصيات داشتند، كه بزرگان از ايشان هميشه تعريف ميكنند.
" شهيد موسى شفيق فرزند مرحوم مولوى محمد ابراهيم كاموى از ولايت ننگرهار بعد از فراغت از مدرسه نجم المدارس و دارالعلوم عربى كابل به حيث مدير تحريرات در نظام شاهى و بعد از مدتى جهت تحصيلات عالى عازم كشور مصر ميشود وى بعد از تكميل تحصيل در مصر دو باره عزيمت به وطن، در پوهنځي حقوق به صفت استاد ايفاى وظيفه نموده و بعداً عازم امريكا شده در پوهنتون كولمبيا و هارورد ماسترى خود را در رشته حقوق بين الدول اخذ نموده و دو باره عازم كشور شده.
در پست هاى، معاون وزير خارجه، وزير خارجه، صدراعظم ايفاى وظيفه نموده.
در سرطان سنه ١٣٥٢ شمسى زندانى و بعد از دو نيم سال حبس در سال ١٣٥٤ از زندان رها شده و دو باره بعد از كودتاى ٧ ثور ١٣٥٧ شمسى زندانى و در يازدهم ثور همين سال البته چهار روز بعد از كودتا به شهادت رسيده."
و ضمناً خواستم تا در مورد شهزاده دوران انارشيزم زون شرق، ظاهر قدير به ويكيپديا سر زده اگر معلومات در مورد تحصيل و يا سوابق ايشان دريافت كنم؛ از اينكه ١١٨ تن از نماينده هاى مردم به وى اعتماد كردند و او را معاون اول ولسى جرگه و يا پارلمان انتخاب كردند. تحصيلات ايشان به كجا ميباشد و آيا تجربه كارى در بخش مديريت دارند؟
اما متاسفانه از تحصيلات ايشان و تجربه كارى ايشان چيزي به شبكه انترنت نبود و يگانه چيزيكه در مورد ايشان دريافتم چند نكته مهم بود كه برايم بسيار جالب بود و اين بهتان نيست و چيزيكه شخص ظاهر قدير به آن فخر و افتخار دارد.
"٣٠٠ عراده موتر، ٣٦٥ ميليون دالر سرمايه نقد، ٤٠٠ هزار دالر مصارف ماهوار و در ضمن چند هفته قبل تازه ايشان از طرف بعضى از وكلا متهم شده اند از اينكه پول گرفتند تا در انتخاب نامزد وزرا كمك خواهند كرد."
آيا كسى است كه از شهزاده قدير بپرسد كه اين اقلام فوق و سرمايه را از كجا كردند؟
اين فقط مشت نمونه از خروار بود كه شهزاده ظاهر قدير را در ولايت علم پرور مانند ننگرهار مثال زديم كه امروز شخصيت هاى عالم، دانشمند، با كركتر و پاك طينت ما به ظاهر قدير و قومندان حضرت على عوض شده و اين مثال تنها به سطح ننگرهار نبوده، بلكه در سطح مملكت چنين درامه ها دوام داشته و خداى نخواسته ننگرهار و يا كدام ولايت ديگر كشور فاقد جوانان و شخصيت هاى تحصيل كرده و پاك طينت نبوده، ولى از اينكه سرمايه  ندارند و در ضمن به كدام شبكه استخبارات بيگانه وابسته نبوده، كسى از آنها در پست اساس و كليدى يادى هم نميكنند.
ننگرهار و يا كدام ولايت ديگر كشور شايد بهترين ها و نخبه هاى جوان و تحصيل كرده داشته باشند، ولى از اينكه پول و سرمايه ندارند كسى آنها را در قوه مقننه، اجرائيه و قضائيه انتخاب نميكند و همان فرموده بيدل در اينجا احسن و زيبا صدق ميكند.
"زمانه کج روشان را به بر کشد بـــــــیدل
 هرانکه راست بود خارچشم افلاک است"
نويسنده:
عبدالبصير منيب

هیچ نظری موجود نیست: